موسیقی بخش بزرگی از هویت زبانی یک فرهنگ را تشکیل می دهد. حتی با موسیقی که ممکن است کلماتی نداشته باشد، نوازندگان و شنوندگان اغلب زبان فرهنگی خود را حول بحث و به اشتراک گذاری موسیقی متمرکز می کنند. در واقع، بدون موسیقی، تردید وجود دارد که هر یک از ما به روشی که اکنون صحبت می کنیم صحبت کنیم، یا اینکه زبان و ارتباطات به گونه ای که آنها را می شناسیم توسعه یابد.
 
بنابراین برای زبان آموزان، این سوال مطرح می شود: آیا موسیقی می تواند به شما در یادگیری یک زبان خارجی کمک کند؟ مانند بسیاری از سوالات پیرامون یادگیری زبان، پاسخ نسبتاً پیچیده است. جهت دانلود آهنگ سالار عقیلی کلیک کنید.  اگرچه گوش دادن به موسیقی احتمالاً بخش بزرگی از پیشرفت شما در زبان مادری شما بوده است، استفاده از آن برای مطالعه یک زبان خارجی در آینده ممکن است کمی متفاوت باشد.
 
انواع مختلفی از موسیقی وجود دارد که از سطوح مختلفی از محبوبیت برخوردار هستند. همچنین بسیاری از ژانرهای موسیقی از نظر جغرافیایی یا فرهنگی مهم وجود دارد که ممکن است به زبان مورد نظر شما وجود داشته باشد یا نباشد (مانند انکا ژاپنی یا فولک آمریکایی). جدای از این مشکلات، بحث محتوا نیز وجود دارد، زیرا همه موسیقی ها دارای واژگان خوب یا متنوع نیستند.
 
بنابراین، آیا موسیقی می تواند به شما در یادگیری یک زبان خارجی کمک کند؟ خوب، برای اینکه سرمان را دور این موضوع ببندیم، باید به چند چیز مختلف نگاه دقیق‌تری بیندازیم. اولین چیزی که می خواهیم به آن نگاه کنیم، جزئیات خود یادگیری زبان است.
 
 
چگونه انسان ها زبان را یاد می گیرند
 
هنگامی که برای اولین بار در کودکی شروع به تولید اولین صداهای غرغر می کنید، مغز شما در حال کار بیش از حد برای جذب هر چه بیشتر اطلاعات است. نوزادان دائماً به ظاهر افراد هنگام صحبت کردن، صدای آنها و واکنش دیگران به برخی صداهای شناخته شده توجه می کنند.
 
با ادامه این روند، کلمات بیشتر و بیشتری شناسایی می شوند و زمینه اطلاعاتی بیشتری جذب می شود که باعث ایجاد زبان ساختاریافته می شود. حتی هنوز هم، زمان زیادی طول می کشد تا کودکان این مهارت را تقویت کنند و مانند بزرگسالان شروع به صحبت کنند. بسیاری از انسان ها هرگز به تسلط کامل بر زبان خود دست نمی یابند، اما این بحث برای زمان دیگری است.
 
 
 
هنگامی که کودکان به اندازه کافی زبان یاد گرفتند که بتوانند خود را حفظ کنند، سپس نکات جزئی خاصی در مورد زبان و نحوه استفاده صحیح از آن به آنها آموزش داده می شود. با پیشرفت آنها، پیچیده تر و پیچیده تر می شود، تا زمانی که تسلط ریشه ای بر ارتباطات زبانی داشته باشند. پس از رسیدن به این نقطه، افراد می توانند زبان را حتی زمانی که نادرست است، تفسیر کنند، کلمات جدید را شناسایی کرده و آنها را منفعلانه درک کنند و حتی بر اساس بافت فرهنگی و هوس، کلمات جدیدی بسازند.
 
بدیهی است که موسیقی خود نقش مهمی در این امر ایفا می کند، اما تا حد زیادی تنها چیزی است که به رشد گویندگان جوان شکل می دهد. همانطور که گفته شد، قطعا نقش بزرگی در توسعه زبانی ایفا می کند.
 
 
پس چگونه موسیقی به این موضوع گره می خورد؟
 
موسیقی همراه با اشعار بخش بزرگی از مواجهه زبانی ما را در مراحل اولیه توسعه تشکیل می دهد. بیشتر انسان ها مدت ها قبل از اینکه بتوانند صحبت کنند در معرض موسیقی قرار می گیرند و گوش دادن به موسیقی بخش بزرگی از فرآیند یادگیری زبان اولیه را تشکیل می دهد. به همین دلیل است که نمایش های کودکان، چه آموزشی و چه سرگرم کننده، معمولاً حول موسیقی متمرکز می شوند.
 
اگرچه توانایی ما برای جذب غیرفعال اطلاعات زبان با افزایش سن به نوعی کاهش می یابد، تمایل ما به موسیقی معمولا اینطور نیست. موسیقی بخشی از فرهنگ و توانایی ما برای برقراری ارتباط احتمالاً از قبل از اینکه انسان ها قادر به بیان کلمات واقعی باشند، بوده است. در نتیجه، لذت ما از موسیقی و نقشی که آن در رشد ما ایفا می کند، بخش عمیقی از روان ما به عنوان انسان باقی می ماند.
 
 
 
بیشتر مردم، به ویژه کسانی که حفظ کردن را تمرین می کنند، از تأثیرات یادگاری موسیقی آگاه خواهند بود. توالی‌های صوتی مرتبط با تکه‌های اطلاعات، یادآوری آن اطلاعات را در صورت ارائه با چنین دنباله‌ای آسان‌تر می‌کنند. بارزترین مثال این توانایی ما در به خاطر سپردن غیرفعال اشعار آهنگ است، علیرغم اینکه به ندرت بخش‌های کوچکی از گفتار را حفظ می‌کنیم، در صورتی که موسیقی همراه با آن نباشد.
 
به طور خلاصه، موسیقی به ما کمک می‌کند چیزهایی را یاد بگیریم و چیزی را به ما می‌دهد که به ما کمک کند آنها را به خاطر بسپاریم. احتمالاً می توانید به چند کلمه فکر کنید که مستقیماً از یک آهنگ یاد گرفته اید. در واقع یک مثال خوب از این پدیده وجود دارد که مربوط به یادگیری زبان است که اکثر مردم از آن آگاه خواهند بود.
 
آهنگی از لیبل به نام Lady Marmalade وجود دارد. گروه کر این آهنگ عبارتی را به زبان فرانسوی تکرار می کند: voulez vous coucher avec moi? در انگلیسی، این عبارت به معنای آیا با من می‌خوابی؟ بسیاری از افرادی که با این آهنگ آشنا هستند، احتمالاً می توانند به راحتی گروه کر را به خاطر بسپارند، که نشان دهنده تأثیر یادگاری موسیقی است.
همانطور که گفته شد، جنبه های زیادی از زبان وجود دارد که موسیقی برای آموزش آنها موثر نیست. در واقع، حتی چند زمینه وجود دارد که اتکا به موسیقی برای مطالعات زبان ممکن است واقعاً به توانایی شما در صحبت کردن به زبان به درستی آسیب برساند. برای اینکه بهتر بدانیم موسیقی چه کاری می تواند و چه کاری نمی تواند برای ما انجام دهد، باید نگاهی به مزایا و معایب یادگیری زبان از طریق موسیقی بیندازیم.

مزایا و معایب
چند مزیت متمایز برای یادگیری زبان با موسیقی وجود دارد که قبلاً به برخی از آنها اشاره کردیم:
 
موسیقی یک دستگاه یادگاری برای یادگیری زبان فراهم می کند و به خاطر سپردن کلمات آسان تر و طبیعی تر می شود.
تنوع گسترده ای از واژگان مختلف در موسیقی وجود دارد، به شرطی که آن را متنوع نگه دارید.
ژانرهای مختلفی از موسیقی وجود دارد که می توانید از بین آنها انتخاب کنید، با هر زبانی که به طور معمول چرخش منحصر به فرد خود را در ژانرهای رایج مانند راک یا رپ دارد.
استفاده از موسیقی برای کمک به یادگیری یک زبان می تواند شما را بدون خستگی یا خسته شدن سریع یاد بگیرد.
همانطور که گفته شد، چند راه نیز وجود دارد که یادگیری زبان با موسیقی می تواند یک نقطه ضعف باشد، مانند:
 
اکثر ژانرهای محبوب موسیقی تنوع کلامی بسیار کمی دارند. این بدان معناست که شما عبارات خاصی را بارها و بارها یاد خواهید گرفت، بدون اینکه جنبه های دیگر زبان را تقویت کنید.
برخی از ژانرهای موسیقی، به ویژه در فرهنگ های خاص، ابزاری هستند و نمی توانند مستقیماً به شما در مطالعه زبان کمک کنند. اگرچه هنوز امکان مطالعه هنرمندان یا تأثیرات فرهنگی وجود دارد، خود موسیقی واژگان یا دستور زبان ندارد.
یادگیری لهجه های غیر معمول یا کلمات و عبارات نادرست از موسیقی بدون اینکه متوجه شوید آسان است، مگر اینکه اقدامات بسیار دقیقی برای جلوگیری از این امر انجام دهید.
برای افرادی که زبانی را یاد می‌گیرند، تمایز محتوای طنز یا کنایه‌آمیز در موسیقی می‌تواند دشوار باشد، که احتمال سوء تعبیر کلمات یا عبارات خاص را افزایش می‌دهد.
همانطور که می بینید، در حالی که استفاده از موسیقی برای کمک به یادگیری یک زبان می تواند بسیار موثر باشد، تعدادی از معایب وجود دارد که اگر مراقب نباشید می تواند تأثیر منفی جدی بر یادگیری شما بگذارد. درسی که در اینجا وجود دارد این است که، مانند هر جنبه دیگری از یادگیری زبان، باید مراقب باشید و مسئولیت پذیر باشید تا مطمئن شوید که عادت های بد را تقویت نمی کنند.
 
 
پس موسیقی واقعاً برای چیست؟
 
واژگان. هیچ ابزاری بهتر از یک لیست پخش متنوع از موسیقی خوب برای دانش‌آموز واژگان وجود ندارد. گوش دادن به آهنگی که دوست دارید، به زبانی که نمی‌فهمید، به شما لغاتی می‌آموزد، حتی اگر در تلاش برای یادگیری آن نباشید. نمونه قبلی Lady Marmalade نشان دهنده این موضوع است.
 
تا زمانی که در مورد واژگانی که یاد می گیرید به درستی تحقیق کنید و موسیقی را متنوع نگه دارید، به احتمال زیاد واژگان زیادی را از موسیقی یاد خواهید گرفت. شما حتی می توانید با خواندن برای خود مطالعه کنید، زمانی که در محل کار یا خانه تنها هستید و کارهای دیگر را انجام می دهید.
 
 
 
 
نکته جالب دیگر در این مورد این است که در حالی که یادگیری عبارات بد و دستور زبان از موسیقی آسان است، یادگیری لغات مفرد و معانی آنها تا حد زیادی در برابر این نوع دام مصون است. تا زمانی که برای مطالعه معانی کلماتی که در حال یادگیری هستید وقت بگذارید، تقویت عادات بد از طریق موسیقی از نظر واژگان برای شما تقریبا غیرممکن خواهد بود.
 
بدیهی است که دستور زبان، کنایه، طنز و موارد دیگر در این زمینه کمی متفاوت هستند، اما خود واژگان یکی از ساده ترین چیزهایی است که می توان از موسیقی یاد گرفت. به هر حال، بخش بزرگی از واژگان بومی ما به احتمال زیاد از لیست های پخش خودمان یا لیست های پخش دوران کودکی ما آموخته شده است.
 
 
بنابراین، آیا موسیقی می تواند به شما در یادگیری یک زبان خارجی کمک کند؟
 
این یکی از جنبه های امیدوارکننده تر یادگیری زبان است. درست مانند هر چیز دیگری، مزایا و معایبی دارد. با این حال، هنگام مطالعه با موسیقی، تا زمانی که مسئولانه و با تعهد برای پیشرفت انجام شود، دلیلی وجود ندارد که نتواند در این مسیر به شما کمک کند.
 
فقط یک سوال این است که آیا مایلید زمانی را صرف کنید تا مطمئن شوید که به موسیقی درست گوش می دهید و نگرش درستی نسبت به آن دارید. وقتی یک لیست پخش جذاب بخشی از مطالعات روزانه شما باشد، یادگیری زبان را بسیار آسان تر می کند.